علت ایجاد تیک در کودکان چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۳۸۱۷۱
به گزارش قدس آنلاین، دکتر شکوفه رادفر فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله در برنامه مادر کودک شبکه سلامت در تعریف تیک گفت: تیک ها، حرکات و اصوات تکراری، ناگهانی، غیر ارادی، ناموزون و کلیشهای هستند، که به دو نوع صوتی و حرکتی که هر کدام نیز به دو نوع ساده و پیچیده وجود دارند، تقسیم بندی می شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی از تیک های ساده صوتی، به صاف کردن صدا، سرفه مکرر بدون دلیل، خرناس کشیدن و ...، نام برد و از تیک های حرکتی ساده: به پرش پلک، چشمک زدن، جمع شدن پره های بینی، جمع شدن اطراف دهان و....، اشاره کرد.
شکوفه رادفر افزود: این تیک ها میتوانند پیچیده باشند (تکرار کردن ناگهانی یک عبارت را، تیک صوتی پیچیده می گویند و درگیری بیش از یک گروه از عضلات را، تیک های حرکتی پیچیده می گویند: حرکات شانه، حرکات پیچیده سر و حرکات پیچیده دیگر)
این متخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: اگر فرد فقط تیک صوتی و یا تیک حرکتی داشته باشد، که در یک دوره بیش از چهار هفته و کمتر از یک سال ادامه داشته باشد: تیک گذرا نامیده میشود، اما اگر تیک صوتی و یا حرکتی، برای یک دوره پیش از یک سال وجود داشته باشد( به شرط اینکه زیر سن ۱۸ سال باشد و با ایجاد اختلال عملکرد در فرد همراه باشد) تیک حرکتی یا صوتی مزمن نامیده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه از «اختلال تیک توره» که بسیار جدی و مزمن است نام برد: افراد مبتلا به این بیماری، خصوصیاتی از جمله تیک های حرکتی متعدد، همراه با حداقل یک تیک صوتی دارند که به طور متناوب در طول یک سال تجربه می شود.
وی افزود: اختلال تیک توره، بیماری بسیار جدی محسوب میشود، که تبعات متعددی برای فرد ایجاد میکند، این تبعات بسته به اینکه فرد در چه مقطعی از زندگی است، متفاوت خواهد بود. کودکان مبتلا به این اختلال، به دنبال سرزنش و تحقیر، معمولا اعتماد به نفس پایینی دارند و با افت عملکرد تحصیلی روبهرو هستند، اگر به این دلیل، کودکان را از محیط آموزشی جدا کنند: ممکن است کودک به سمت افسردگی و اضطراب پیش برود، این کودکان برای ماندن در کنار همسالان خود ممکن است به رفتار خشم آمیز نیز متوسل شوند.
کارشناس برنامه در پاسخ به این سوال که علت ایجاد تیک در کودکان چیست؟، گفت: مهمترین عامل ژنتیک است، مادر مبتلا به تیک، بالاترین عامل ایجاد تیک در کودکان محسوب می شود. وی در پاسخ به این سوال، که آیا استرس میتواند علت ایجاد تیک باشد؟، گفت: خیر، مگر اینکه فرد استعداد ژنتیکی ابتلا به تیک را داشته باشد.
رادفر ادامه داد: ژنتیک عامل مهمی در انتقال بسیاری از بیماری هاست، به نظر میآید که در سیر تکامل کودک، در ناحیه از مغز (عقده های پایه ای) تفاوتی ایجاد شود، که فرد را مستعد ابتلا به انواع تیک گرداند، که در شرایط پر استرس بروز پیدا میکند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از عوامل ابتلا به تیک، عفونت استرپتوکوک گروه A(گلودرد چرکی) است، او به خانواده ها توصیه کرد: اگر کودک و نوجوان بلافاصله بعد از ابتلا به گلودرد چرکی، دچار رفتارهای وسواس گونه یا انواع تیک شد، حتما به متخصص اطفال و یا روانپزشک مراجعه کنند.
وی همچنین از عوامل پر استرس و تنش زا، به عنوان دیگر علل ایجاد کننده تیک، نام برد. اگر کودک در معرض استرس قرار بگیرد، مانند: تولد فرزند دیگر، تغییر محل سکونت، تغییر محل مدرسه و اتفاقات استرس زای دیگر، احتمال بروز تیک وجود دارد.
کارشناس برنامه در پاسخ به این سوال که آیا عوامل قبل از تولد نیز می تواند در بروز تیک در کودک تاثیر گذار باشد؟، گفت: تب مادر در دوران بارداری، استرس مادر در این دوران، ابتلای مادر بادرار به بعضی از عفونتها به خصوص آنفولانزا و شرایط زایمان و تولد کودک نیز، از جمله دیگر دلایل ابتلاء کودکان به تیک است.
کارشناس برنامه در پاسخ به این سوال که بهترین اقدام برای کودکان مبتلا به تیک چیست؟، گفت: اولین اقدام، آرام نگه داشتن محیط است، محیط بدون استرس مهمترین راه درمان است، البته درمان دارویی و روانشناختی برای این کودکان نیز الزامی است، به خصوص در مورد تیک هایی که طولانی مدت وجود داشته باشند.
وی به خانوادهها توصیه کرد: به بازیهای رایانهای این کودکان نظارت داشته باشید، زیرا اگر این کودکان در هنگام بازی تحت استرس قرار گیرند، با مشکلات بیشتری مواجه خواهند شد.
برنامه مادر کودک همه روزه از شنبه تا پنجشنبه ساعت ۹ به صورت زنده از شبکه سلامت سیما پخش می شود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: ژنتیک پاسخ به این سوال تیک در کودک ایجاد تیک تیک صوتی تیک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۳۸۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.